مقالات و پروژه های معماری-دانشجویی

مقالات و پروژه های معماری

نادرخلیلی (1317-1386)
  1. نادرخلیلی (1317-1386)

    نادرخلیلی در سال1317 تهران متولد شد و در 71 سالگی در 21 اسفند 1386 چشم از جهان فرو بست.
    خلیلی در سال ۱۹۹۱ موسسه هنر و معماری خاک کالیفرنیا (Cal- Earth) را برای آموزش روشهای معماری خود پایه‌گذاری کرد. وی فارغ التحصیل دانشگاه تکنیک استانبول و مدرس مدرسه معماری کالیفرنیای جنوبی با درجه استادی بود. روش معماری پناه گاهی وی با عنوان ابرخشت در زمان دولت خاتمی به عنوان روشی نو در مرکز تحقیقات ساختمان و مسکن به عنوان روشی ابداعی مورد پذیرش قرار نگرفت.
    هنگامی که در 5‌ دی‌ماه سال 82 بم لرزید، خلیلی برای بازسازی این شهر به ایران آمد. طرح خلیلی برای بازسازی شهر بم اگرچه بسیار اصولی و قابل توجه بود، اما هیچگاه نتوانست به اجرا درآید.
    اما پس از چندی شیوه طراحی و بهره‌گیری از مصالح بومی و منطقه‌ای خلیلی مورد توجه معماران جوان کشور قرار گرفت. در حال حاضر نیز دستاوردهای خلیلی در کشور مورد توجه برخی قرار گرفته است و روش او وارثانی امین یافته. مردی که توانست با الگوهای بومی معماری ایرانی، روش‌های نوینی در معماری جهان به وجود آورد، همچنان برای بسیاری از ایرانیان ناشناخته است.
    وی کتابی نیز به نام تنها دویدن در مورد بازدیدهای خود از مناطق کویری تألیف نموده‌است.

    برخی فعالیت ها:
    1- طراحی یک جامعه آینده گرا برای شهرها و روستاهای آینده جهت 5000 نفر سکنه ، در New Cuyama کالیفرنیا در سال 1988
    2- طراحی ملک شهر اصفهان ، شهری برای 20000 نفر- 1979
    3- روستای کویری پایدار و موزه و مرکز طبیعت Hesperia ، میدان سوارکاری برای شهر کویریMojave ، تثبیت فرسایش در یاچه Hesperia
    4- سرپناه های ساخته شده از کیسه شن و خانه های سرامیکی
    خلیلی در سال ۱۹۹۱ موسسه هنر و معماری خاک کالیفرنیا (Cal- Earth) را برای آموزش روشهای معماری خود پایه‌گذاری کرد.
    وی کتابی نیز به نام تنها دویدن در مورد بازدیدهای خود از مناطق کویری تألیف نموده‌است.
    زندگینامه استاد نادر خلیلی
  2. مسابقه دو میان بچه‌ها در یک پارک عمومی، نقطه عطفی در زندگی او بود. در جریان یک‌روز تفریحی در یکی از پارک‌های تهران، تعداد زیادی از بچه‌ها، از جمله پسر او، شروع به مسابقه دو کردند. او می‌گوید: «‌والدین، بچه‌ها را تشویق می‌کردند که سریع‌تر بدوند تا در مسابقه برنده شوند.» پسر 5 ساله او، که کوچک‌ترین دونده هم بود، چند دور از مسابقه را باخت.
    او از روی خجالت و رنجش به پدرش گفت: «‌من می‌خواهم با خودم مسابقه بدهم» نخست، خلیلی سعی کرد پسرش را به ادامه مسابقه متقاعد کند ولی بعد از آن دست کشید. خلیلی می‌گوید: «‌وقتی همه رفتند، من خطی روی زمین کشیدم و او دور پارک تنها شروع به مسابقه دادن کرد.» او دریافت که پسرش نه‌تنها شادتر است، «بلکه هربار که به نقطه آغازین مسابقه می‌رسید، چیز جالبی را در پارک کشف می‌کرد. او حتی از قبل هم آهسته‌تر می‌دوید، ولی نه تنها از مسابقه خود لذت می‌برد بلکه همیشه اول می‌شد.»
    او پی برد که تجربه پسرش نقطه عطفی در زندگی او شد. خلیلی می‌گوید: « با خود عهد کردم که از این پس برای رسیدن به ظرفیت‌های درونی خود مسابقه ‌دهم نه برای تلاش درجلو زدن از دیگران». دیری نگذشت که کار معماری خود را کنار گذاشت و موتورسیکلتی خرید و برای 5 سال در جست‌وجوی الهامی نوین سر به صحراهای ایران گذاشت.

    3.
    نادر خلیلی طی این جستجو که به وی کمک نمود تا به کشور خود با دیدی تازه بنگرد، سادگی و ارزش والایی را در معماری سنتی، به ویژه در هزاران هزار دهکده‌ای که خانه‌های آنها از خشت‌وگل بود، کشف کرد. خلیلی می‌گوید: « آنها بر سادگی در استفاده شان از عناصر طبیعی بسیار عمیق بودند.
    من می‌خواستم یاد بگیرم و در مسیر این یادگیری در این ‌رؤیا فرو رفتم که ساختمان‌هایی از خاک و آتش بسازم». او همچنین شروع به مطالعه اشعار جلال‌الدین محمد مولوی کرد، اشعاری که از وحدت وجود و عناصر چهارگانه پر بود. خلیلی از نگرش مولوی الهام گرفت تا از مواد طبیعی برای ساخت مسکن در جهان مدرن استفاده کند. خلیلی درباره این تجربه‌اش می‌گوید: وقتی که در صحرا بودم، با 5عنصر ابدی آشنا شدم: خاک، باد، آب، آتش و مولوی. من معنویتی را آموختم که در زندگی خودم جاری و ساری شده است. شاید عجیب باشد، اما جلال‌الدین محمد مولوی برای نادر خلیلی، الهام بخش طرح‌های خانه‌سازی‌ در قرن 21 بود.
    باد و خاک و آب و آتش بنده‌اندبا من و تو مرده با حق زنده‌اند
    او ادامه می‌دهد: «‌به‌زودی پی‌بردم که اگر ساختمان‌هایی از خاک بسازم، مانند خانه‌های خشتی و گلی که در دهکده‌ها وجود دارد و سپس آنها را آتش بزنم، می‌توانم آنها را به خانه‌های زیبا و مقاوم سفالی تبدیل کنم که طول عمر بیشتری داشته باشند.» او نام این‌کار را «گل تافتن» یا طبق عنوان کتاب دوم خود به انگلیسی «خانه‌های سرامیکی» گذاشت. او مبدع سیستم خاک و آتش (EarthandFire Geltaftan )معروف به خانه‎های سرامیکی( Ceramic Houses) (خانه‎های ساخته شده از خاک رس پخته) و سیستم ساختمانی سوپربلوک (Super block) است.

  3. اسب ها هرگز با هم مسابقه نمی دهند. ما انسان ها هستیم که آن ها را به مسابقه می کشیم.اسب ها هنگامی که آزاد و سر مستند به سرعت بادها می دوند. زنبورهای عسل نیز از هم پیشی نمی گیرند، همگی از گل ها کام دل برمی گیرند. و در پایان نیز کمتر از شهد گل نمی آفرینند. بال های یک پرنده با هم رقابت نمی کنند که به پروازش درآورند، و پرندگان نیز در یک دسته و در زمان پرواز از هم جلو نمی زنند، ولی همه ی آن ها به اوج می رسند.
    ما انسان ها نیز گله وار آفریده نشده ایم که با هم مسابقه ی زندگی دهیم، ما تک تک به وجود آمده ایم تا زیست کنیم و به اوج های لایتناهی برسیم»
    این سخنان نادر خلیلی است که با تمام وجود خود به آن ایمان داشت. خلیلی مبتکر خانه های سرامیکی در سال 1315 در تهران متولد شد و بالاخره بعد از کشیدن مرارت های بسیار وطی کردن مراحل مختلف زندگی در روز چهارشنبه یازدهم اسفند ماه 1386 در کالیفرنیا و دور از وطن چشم از جهان فرو بست و در روز سه شنبه بیست و یکم اسفند ماه در تهران به خاک سپرده شد. وی تحصیلات و تجربیات خود را در ایران، ترکیه و امریکا کسب کرد.
    نادر خليلي، نامي آشنا است؛ يعني آنها كه با معماري سر و كاري داشتهاند او را خوب مي شناسند؛ شخصيتي درويش مسلك كه ترجيح ميدهد به جاي وارد شدن در رقابتهاي رايج در تلاش منفرد خود براي تجلي بخشيدن به ايدههايش به سر ببرد. خليلي 27 سال با معماري خاك و خشت ايران درگير بود، به جرات ميتوان گفت كه در معرفي اين نوع از معماري، مهمترين نقش را داشت. پیش از این جزو مهمترین اخبار خبرگزاريها و نشريات بود. او برنده يكي از پرافتخارترين جايزههاي معماري جهان و پرافتخارترين جايزه معماري در جهان اسلام، جايزه معماري آقاخان بود.
    خليلي در بيش از 20 سال حضور مداوم خود در ايالات متحده، در بنيادها و مؤسسات مختلف (كه اكثراً هم خودش بنيانگذار آنها بود. ) مثلGeltaftan, SCI-‌ و مؤسسه هنر و معماري خاك كاليفرنياCal-‌ و... همواره دغدغه معماري خاك را داشته و در يك كلام عشق خود را به عظمت بازگشت به عناصر ديرآشناي فرهنگ شرقي - ايراني (آب و باد و خاك و آتش) به اثبات رسانيده بود؛ او هم شرق و هم غرب را خوب ميشناخت. حضور خليلي در ايران را ميتوان دوران آموختن از آموزههاي معماري بومي ايران دانست؛
    آنچه كه موجبات تعهد هميشگياش به عناصر اربعه (آب، باد، خاك، آتش) به عنوان اصول لايتغير معماري مخصوص او بود و به دنياي معماري ارائه شد. طبع لطيف خليلي (به شهادت ترجمه و تفسيرهايش از اشعار حضرت مولانا) در تلفيق با نوع نگاه او به معماري، او را مبدع سنتي نو در (معماري خاك) كردهاست كه هر چند به ظاهر با تجليات فنآورانه عصر حاضر سنخيت ندارد، ولي در معنا، ترجمان روزآمد جستاري است كه او به عنوان راه حلي فرهنگيساختاري براي عرصههايي خاص از ساختوساز ارائه مي داد.
    پاسخ با نقل قول
  4. Biographi نظریه سوپر خشت - adobe super

    مهندس نادر خليلى از موسسه پژوهشی خود درهسپريا (Hesperia)، ايالت کاليفرنيا مى گويد: "بيش از 800 ميليون نفر در جهان يا درزاغه نشين هايى که از آهن پاره، چوب، و گل ساخته شده زندگى مى کنند و يا اصلأپناهگاهى ندارند. اين روياى من بوده است که براى مشکل مسکن اين افراد فکرى کنم." از اين شهر کوچک در کناره صحراى مهاوى (Mojave)، خليلى با قريب به سه دهه پژوهش کوشيده تا ثابت کند که راه حلى که او درپىآن است بر پايه توسعه مجتمع هاى تکنولوژى پيشرفته و يا روش هاى ساختمانى پرهزينهنيست، بلکه به اعتقاد او استفاده از ساده ترين مواد - - خاک، کيسه شن ، سيم خاردار،ويا خاک وآتش است.
    او در مورد روش هاى ساختمانى سوپر خشت مىگويد حلقه هاى پلاستيکی متحدالمرکزى را در نظر گيريد که همچون اسباب بازى بچه ها،روى هم قرار مى گيرد." خليلى معتقد است که روش هاى مورد استفاده وىفقط ضد حريق نيست و با وجود ضد سيل، طوفان و زلزله بودن مصالح ساختمانی آن 40 تا 60درصد کمتر از ساختمان هاى ديگر هزينه دربردارد. او اضافه مى کند که مقدار انرژى کهاز بابت استفاده از مواد طبيعى که هم در مقابل سرما وهم گرما عايق است، صرفه جويىمى شود، کل هزينه مواد استفاده شده در مصالح اصلی را در عرض چند سال پرداخت مى کند. او در موقع صحبت از سازه های خود از واژه " معماری پايدار" مکررأ استفاده مى کند بدين معنا که اين سازه ها بر مواد و روش هاىساختمانى تکيه دارند که اثر بسيار ناچيزی را بر محيط زيست رنجور مى گذارد. کار مهندس خليلى، چنانکه گويى ساده ترين ايدهها ممکن است مبتکرانه ترين ايده ها نيز باشد، نه تنها اميدى براى ساکنين اين جهاناست بلکه علاقه جامعه علمى را هم بعنوان ابزاری اميد بخش جهت سکنى دادن افراد درپايگاههايى آتى در ماه و يا مريخ ، بخود جلب کرده است.مسيرى که مهندس خليلی را به کشف اين حقايقبنيادى سوق داد ساده نبود. در طى دهه 1970، خليلى يکى از سرشناس ترين آرشيتکت هاىايران بود. وى متخصص ساختمانهای آسمان خراش بود و زندگى خود را بين دو دفتر کارش درلوس آنجلس و تهران تقسيم کرده بود. چهره او براى ميليونها ايرانى از طريق حضور مکرروى در برنامه هاى رسانه های عمومی، چهره اى آشنا شده بود. با اين حال، در ميان اينشهرت و موفقيت، او پى برد که از مهندسی معمارى دلسرد شده است."
    او مى گويد من در رقابت جهت کسب پروژه ها وقراردادها بودم. اما حس کردم که دائما در يک کشاکش هستم، هرگز واقعآ برای مردم کارینمی کردم." يک مسابقه دويدن بچه ها ، نقطه عطفى در زندگىاو بود. در طى يک پيک نيک در يکى از پارکهاى تهران،تعداد زيادى از بچه ها، منجمله پسر خود او، شروع به يک مسابقه دو کردند. او مىگويد والدين ،بچه ها را تشويق مى کردند که سريعتر بدوند تا مسابقه را برنده شوند. پسرخود او، که فقط چهار سال ونيم سن داشت و جوانترين دونده بود، مرتب آخر مى شد. اواز روى خجالت و رنجش به پدرش گفت من مى خواهم با خودم مسابقه بدهم."
    نخست ،خليلى سعى کرد پسرش را به ادامه مسابقهمتقاعد کند ولى بعد از آن دست کشيد.
    خليلى مى گويد: " از اين رو وقتى همه رفتند،من خطى روى زمين کشيدم و او دور پارک تنها شروع به مسابقه دادن کرد." او دريافت کهپسرش نه فقط از اين بابت شادتر بود، "بلکه هربار که به نقطه آغازين مسابقه مى رسيد،چيز جالبى را در پارک کشف کرده بود. او حتى از قبل هم آهسته تر مى دويد، ولى نهتنها از مسابقه خود لذت ميبرد بلکه هميشه اول ميشد."او پى برد که تجربه پسرش از زندگى اوسخن مىگويد. همانگونه که در کتاب خود " تنها دويدن"، مى گويد، با خود عهد کرد که: " منبرای رسيدن به ظرفيت های درونی خود مسابقه مى دهم تا سعى درجلو زدن از کسان ديگر."
    ديرى نگذشت که کار آرشيتکتی خود را کنارگذاشت و موتور سيکلتى خريد و براى پنج سال در جستجوى الهامى نوين سر به صحراهاىايران گذاشت. در حينى که به کشور خود با ديدى نوين مى نگريست، او سادگى و ارزش والايی در معمارى سنتى، بويژه درهزاران هزار دهکده هايى که از خانه هاى خشت وگلى بود،را مشاهده نمود. خليلى مى گويد آنها در حين سادگی در استفاده شان از عناصر طبيعىبسيار عميق بودند. من می خواستم يادبگيرم، و در اين رويا رفتم که ساختمانهايی ازخاک و آتش بسازم."
    او همچنين شروع به مطالعه اشعار جلال الدينمحمد مولوی، ملقب به رومى (Rumi)، شاعر قرن سيزدهم ميلادی ايرانى که از وحدت وجود وعناصر چهارگانه پر بود، نمود. خليلى از نگرش مولوی الهام گرفت تا از مواد طبيعىبرای مساکن مدرن استفاده کند. خليلى مى گويد وقتى که من در صحرا بودم، با پنجشخصيت ابدی آشنا شدم: خاک،آب، باد، آتش و مولوی. من زبان معنويتی را آموختم که درزندگى خودم جای گرفته است. حتى کارمن امروز در هسپريا نيز از مولوی الهام گرفتهاست.
    خليلى مى گويد من بزودى پى بردم که اگر منساختمان هايى از خاک بسازم – مانند خانه های خشتی و گلی که در دهکده ها وجوددارد - و سپس آنها را آتش بزنم، مى توانم آنها را به خانه هاى زيبا و مقاوم سفالی تبديلکنم که طول عمر بيشترى داشته باشند." او نام اين کار را " گل تافتن" يا طبق عنوانکتاب دوم خود به انگليسی " خانه های سفالين" گذاشت.

    او موادی را که در کارهای اخير خود استفادهمی کند "سوپر خشت" می خواند. او با اين مواد سازه هايى عمدتا از کيسه شن و سيمخاردار - - مواد زمان جنگ، که به استفاده صلح آميز درمى آيد - - می سازد که نه فقطتوجه آرشيتکت ها ى ايالات متحده که از آنها تقدير فراوانى دريافت کرده، بلکه سازمانملل را بخود جلب کرده است. سازمان ملل علاقه زيادى به استفاده روش هاى ساده خليلىجهت ساختن پناهگاههاى اضطرارى براى پناهندگان يا براى کسانى که خانه خود را در اثربلاهاى طبيعى از دست داده اند نشان داده است.
    در طى اوايل دهه 1980، او شروع به همکارى باجامعه علمى، که اميد فراوانى به مساکن فضايى در خانه هاى سوپر خشت و سفالين اوداشت، نمود. سخنرانى وى در آکادمى ملى علوم آمريکا (National Academy of Sciences) درباره استفاده از خاک ماه جهت ساختن سازه هاى ساده در ماه باعث هلهله و تشويق ازطرف دلنشمندان شد - - واکنشى که معمولأ دراين طور کنفرانس هاى خشک علمی ديده نمىشود. از آنجائيکه هزينه فرستادن يک کيلوگرم ماده به فضا از دو کيلو طلا بيشتر است،شانس بالقوه استفاده از اين مواد در دسترس، بسيار محبوب بنظر مى رسد.
    در عين حال، در شهر هسپريا، مهندس خليلىچندين ساختمان که تمامأ از مقررات زلزله سنجى و کدهاى ديگر ساختمانى کاليفرنيا،پيروى مى کند – که در ميان سخت ترين مقررات ساختمانى در جهان محسوب مى شود - برپانموده است. او با استفاده از کيسه هاى شنى و سيم خاردار که باعث مى شود کيسه هاىشنى ليز نخورند، اکنون مشغول ساختن بناهای گوناگون از جمله يک خانه مدرن برای طبقهمتوسط که با سه اتاق خواب و دو گاراژ در شهر هسپريا است. تعجبى ندارد که شهردارهسپريا مى گويد که خليلى قادر به ايجاد انقلابى در صنعت خانه سازى است.خليلى بيش از آنکه از " معماری پايدار" سخنگويد، از الهام خود از مولوی رومى مى گويد. خليلى مى گويد در ايران هر شخص بافرهنگى، شعر حفظ مى کند و با اشعار اين شاعر آشناست. خليلى حتى دو کتاب از گزيدهاشعار مولوی را به انگليسى ترجمه کرده است و از طريق کار خليلى و بسيارى ديگر،مولوی رومى يکى از پرطرفدارترين شعرا در ايالات متحده شده است. به گفته خليلى، مولوی به " وحدت وجود" معتقدبوده و از اينکه عناصر چگونه از يکی به ديگری تبديل می شود بسيار گفته است. او مىگويد که در پيروى از نگرش وحدت، او در صدد خلق يک واژه نامه معمارى جديد از سنت هاىقديمى نيست، بلکه درطريق نائل آمدن به نگرش خود جهت عرضه پناهگاه براى نيازمندان، وطرح سازه های فضايی، سعى وى در " تبلور شعر به معماری پايدار" است. تنها دویدن ، نادر خلیلی چندین سال سراسر ایران را با موتور سیکلت درنوردید، و از هر گوشه و کنار مملکت پهناور ایران فکری، طرحی و نشانه ای ضبط و ثبت کرد که در قالب داستانی جذاب، سرگرم کننده و علمی از شروع تا پایان سفرهای درون ایران گفتگو می کند، و به این مهم پی می برد که چطور از ترکیب آب و خاک و پختن آن ها با آتش و باد، می توان خانه های طاق ضربی زیبایی ساخت و پخت، که این معماری چند هزار ساله اکثر شهرها و روستاهای ایران بوده که بدون اغراق در هیچ کجای دنیا معماری خاک و معماری بومی طاق و گنبد به پای ایران نرسیده است، همان معماری که در سه هزار سال پیش در چغازنبیل خوزستان به کار گرفته شده است.
    " در روستایی به خانه ای برخوردم که بر اثر وقوع زلزله ای عظیم فرو نریخته بود و تنها خانه ای بود که در سراسر روستا بر جا مانده بود و این کوره ای بود که در آن کاشی و کول می پختند. خانه مثل سنگ شده بود و توپ هم نمی توانست به آن اثر کند. یک معماری که ضد باد، باران و زلزله است با این تفکر یک مدرسه در جوادآباد ور امین، و دوازده خانه قدیمی روستایی را گداخته کرده و به صورت نمونه هایی ارائه کرد و نمونه های دیگری در امریکا، آلمان، هندوستان، ژاپن و مکزیک. می گوید: " که طاق ضربی یک راه حل اساسی ارزان ضد زلزله و مقاوم برای مشکل عظیم اسکان بی خانمان هاست."

    "بعد از 45 سال تلاشی بی وقفه برای رسیدن و به اجرا در آوردن طرح های قدیمی ایرانی، و افتخار به این امر که با آتش و باد و خاک و آب و چهار ارکان ساده این جهان خانه های با خشت و خاک بسازیم و درون آن شعله ای برافروزم. آن چنان که آتش خشت ها را در هم ذوب کند و فضایی یک پارچه به وجود آورد؛ خانه ای که همانند کوره شده باشد و یا کوره ای که بسان خانه باشد. و سپس این خانه را با آتش و لعاب های رنگی چون ظروف سفالین به زیبایی زینت دهم."


نویسنده: احسان کلهری ׀ تاریخ: پنج شنبه 2 آذر 1391برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

صفحه قبل 1 صفحه بعد

درباره وبلاگ

به وبلاگ من خوش آمدید


لینک دوستان

لینکهای روزانه

جستجوی مطالب

طراح قالب

CopyRight| 2009 , ehsan-kalhori.LoxBlog.Com , All Rights Reserved
Powered By LoxBlog.Com | Template By: NazTarin.COM